جیم بلیت در کتاب خود به نام «100 ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد:

👈یکی از هنرهای بازاریاب‌های موفق این است که با مشتری، با زبان خود او صحبت می‌کنند. البته با مشتری به زبان خودش صحبت کردن، فقط به این معنا نیست که از کلمات رایج بین مشتریان استفاده کنیم. بلکه علاوه بر این اصل مهم، باید پیام‌های بازاریابی‌مان را به گونه‌ای طراحی کنیم که مخاطب هدف‌مان با آن احساس نزدیکی کند

👈برای مثال، وزارت راه انگلستان در تحقیقی متوجه شد که هفته‌ای 55 جوان انگلیسی در جاده‌ها تصادف می‌کنند که دلیل اصلی آن عدم توجه به اطراف به دلایل متعددی مثل پیامک زدن، فیلمبرداری موقع پیاده‌روی و غیره است

👈این تحقیقات همچنین نشان داد که جوانان هنگام حضور در خیابان، فکر می‌کنند خیلی توانمند هستند و حواس‌شان به همه چیز هست. به همین دلیل، بسیاری از پیام‌های هشدارآمیز را نادیده می‌گیرند

👈وزارت راه با در نظر گرفتن این واقعیت‌ها، یک تیزر تبلیغاتی ساخت که انگار با دوربین موبایل گرفته شده است. در این تیزر، تعدادی جوان نشان داده می‌شدند که در خیابان مشغول گفتگو و شوخی هستند. دوربین روی یکی از این جوان‌ها که مشغول رقصیدن است و وارد خیابان می‌شود، زوم می‌کند و ناگهان خودرویی به او می‌زند

👈در پایان هم این نوشته نقش می‌بست که: «هر هفته 55 جوان انگلیسی آرزو می‌کنند کاش حواس‌شان به خیابان بود»

👈این تیزر توسط گروه‌های حرفه‌ای ساخته نشده بود، بلکه وزارت راه انگلستان برای تاثیرگذاری بیشتر تیزر، از 14 گروه جوان خواسته بود با دوربین موبایل از فعالیت‌های روزانه‌شان در خیابان فیلم بگیرند

👈در حقیقت، گروهی که در تیزر نمایش داده شدند، یک گروه واقعی بودند و تمام تصاویر واقعیت داشتند و تنها صحنه تصادف توسط یک گروه حرفه‌ای بدلکار فیلمبرداری شده بود

👈این تبلیغ توانست بدون اغراق یا تکنیک‌های خاص، توجهات را جلب کند و خیلی سریع بین بسیاری از جوانان پخش شود و پیامش را به آنها برساند

👈تحقیقات بعدی نشان داد 79 درصد جوانان این تیزر را یادشان بود؛ 95 درصد آنها گفتند این تیزر باعث شد حواس‌شان را در خیابان بیشتر جمع کنند؛ و 93 درصدشان گفتند فکر می‌کنند این اتفاق ممکن است برای خودشان بیافتد

👈از همه مهم‌تر این که سال بعد از انتشار این تیزر، تعداد تصادفات جوانان بیش از 10 درصد کاهش یافت