کتاب لایه های شهر وحشی
این اثر شامل چندین داستان کوتاه می شود و داستانهایی از سه نویسندهی مختلف «موريس دکبرا»، «الیزابت بوین» و «آلن سرداک» را دربردارد. نویسندهی اول فرانسوی و دو نویسندهی دیگر انگلیسی هستند.داستانها عموما رویکرد اجتماعی و در قسمت آخر جاسوسی پیدا می کند. قسمت جذاب آن را می توان در نوشته های دکبرا جستجو کرد! این اثر را ذبیح الله منصوری ترجمه کرده است و خب، رد پای ترجمه ی وی را می توان به طور مشهودی در این اثر مشاهده کرد.
عنوان داستانها از این قرار است: شهر وحشی، عجایب آمریکای 1944، انگشتر الماس، سرگذشت یک خلبان بدون پا و این زن.
این کتاب را نمی توان اثر شاخصی در حوزه ادبیات داستانی قلمداد کرد و شاید به همین دلیل، جایگاه شاصی در بین علقمندان به کتاب ندارد. بخصوص اینکه نویسندگان آن نیز عمدتا ناشناس و کمتر شناخته شده اند.
روایت این کتاب که مربوط به دهه ۴۰ هست، در بخشی از اثر، مستند وار سعی دارد تا شگفتی های منش و رفتار آمریکایی ها یا به اصطلاح اتازونی ها را از دید یک ناظر اروپایی وارسی کنند که گاهی بسیار جالب می نماید.
از دیگر سو، در بخش پایانی اثر، داستان جذابی از یک گروه اطلاعاتی فرانسه در الجزایر حکایت دارد که خواندنی است.
در کل، این کتاب فراز و فرودهای بسیاری را به خواننده تحمیل می کند و نه جذابیت یکنواخت و نه کسالت مستمری را در پی دارد.از ترجمه شیرین ذبیح الله منصوری که بگذریم، اثر نقطه ضعف بسیاری در بحث ویرایش داشت و غلط های مکرر، آدمی را به ستوه می آورد.
در کل می توان نمره ۱۴ از بیست را به به این اثر داد!
موریس دکبرا (1973-1885) نویسندهی فرانسوی معاصر است. او با آغاز جنگ جهانی دوم به امریکا رفت و تا پایان جنگ همان جا ماند. سبک نوشتار او طنز ویژهای دارد ولی نمیتوان او را در شمار طنزنویسان بهشمار آورد.