سپنتا.م (کلاغ قرمز)

کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات

کارشناس و مدرس حوزه علوم کامپیوتری

طراحی گرافیک، توسعه سایت و ادمین پیج

سپنتا.م (کلاغ قرمز)

کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات

کارشناس و مدرس حوزه علوم کامپیوتری

طراحی گرافیک، توسعه سایت و ادمین پیج

پست بلاگ

چرا بازی ماهی مرکب گل کرد؟!

5 آبان 1400 دست نوشته ها

چطور شد که دیدم؟!

پس از لاست(گم شدگان) به خودم قول دادم که هیچ سریالی رو نبینم و به قولم پایبند بودم! علت این تصمیم هم اون بود که از یه جایی به بعد که با اشتیاق زایدالوصفی دنبالش می کردم، ازش خسته شدم، داستان کشدار شد!  قسمت ها ناقص دستم می رسید و نتیجه اینکه افسار کار از دستم در رفت و سریالی که به خودی خود معماگونه و هیجانی بود، رو نفهمیدم و سر و ته داستان به هم گره خورد! چشم باز کردم و دیدم کلی وقتم رو برای دیدنش صرف کردم و اخرش هم هیچ! به قولی که به خودم داده بودم پایبند بودم تا اینکه همسر جان، ازم خواست این سریال بازی ماهی مرکب رو ببینیم. خودم هم خیلی مشتاق بودم و تب دیدنش داغ بود و همچون استوری واکسن کرونا، روزی نبود که پست و استوری درباره ی این سریال نبینم! اما به سبب قولی که به خودم داده بودم مقاومت می کردم و دوست نداشتم تجربه ی سریال لاست برام تکرار بشه! انکار از من و اصرار از ایشون، بالاخره منو مجاب کرد که دانلود کنم و کپی رایت رو نادیده بگیرم و بشینیم به دیدنش!

نظر بخصوص و کارشناسی درباره ی تم داستان ندارم و خودم رو فیلم بین نمی دونم. اما احساس کردم خالی از لطف نیست اگر اینجا هم به رسم یادگار نظرم رو بیارم و دیدگاهم رو بنویسم.

 

ماندگاری اثر!

اونقدر در ستایش و قبح این اثر نوشته اند که مطلب من چیز جدیدی بهش اضافه نمی کنه. هرچند معتقدم، هر اثر هنری رو باید در زمان خودش قضاوت کرد و در تحلیلی که از اثر میشه، باید پدیده ی “زمان وقوع اثر” رو هم لحاظ کرد تا بشه قضاوت و تحلیلی جهانشمول و کامل ازش ارائه کرد. اگه پدیده ای در طول زمان همچنان شاخص بمونه، میشه ازش به عنوان اثری جاودان یاد کرد، و الا به گمانم چیزی جز جوگیری عام نیست و موجی است گذرا. مثل اتفاقاتی که در باره ی پدیده های نهنگ آبی، مومو و …. افتاد و از حیث زمان، اثری بودند که اومدند و رفتند و کمتر اثری ازشون پیداست. شاید بازی مرکب هم از همون موج های گذرای کوتاه مدت باشه که می اد و میره و در تاریخ گم میشه.

از حیث دیگه، اثری که در نهایت برای گیشه و فروش ساخته میشه رو نمیشه تفسیر عقلایی و فلسفی براش ارائه کرد و دیوانگی است اگر بخوایم همه چیزش رو به همه چیز دنیای واقعی تعمیم بدیم. البته که خیلی ها مثل من فکر نمی کنند.

 

ایرادات به اثر:

بازی ماهی مرکب تا اینجای کار، خوب بوده، اما….

فیلم از دید من ساختار خیلی منسجمی نداره و البته می تونست خیلی ساختارمندتر و درگیرانه تر ساخته بشه. شاید وجه تمایز این سریال با آثار دیگه همین قابل حدس زدن برخی جنبه های اثر باشه، موردی که در دیگر آثار خیلی شاخص، نیست و نمیشه گام بعدی رو به راحتی حدس زد. این فیلم دارای پوئن هایی بود که می تونست خیلی بهتر کار بشه و مهیج تر باشه.

در یک کلام شاید بشه گفت که این اثر صرفا برای بیننده ی عام ساخته شده و نه عاشق این سبک فیلم ها. ماهی مرکب، یک اثر به مراتب کوچکتر از سری شاهکارهای اره است و کسی که اون رو ببینه، نمی تونه با این سریال ارتباط قوی ای بگیره. اره، از اون دست فیلم هایی اند که روان آدم رو به بازی می گیره و مرتب دستخوش هیجان و اضطراب میشید و کمتر می تونید نفس راحتی در حین تماشای فیلم بکشید. نیز اثر جدید پلتفرم نیز در همین فضاها شکل گرفته.

 

فیلم بازی مرکب
squid game

دلیل چرایی گُل کردن اثر:

اما پرسش اصلی اینجاست که پس چرا گل کرد؟

  • مصادف شدن ساخت و نمایش این اثر با دوران خانه نشینی کرونا
  • عادت به در خانه فیلم دیدن و سینما نرفتن
  •  جا افتادن سبک های سریالی در دنیا و به تبع اون در ایران
  •  بهره مندی از عرصه های نوین تبلیغات
  • بازار داغ گروه های موسیقی کره ای همچون بی تی اس ها
  • بهره گیری از المان ها و شاخصه های بصری ساده و در عین حال جذاب در معرفی و نمایش فیلم همچون دیراه، مثلث، مربع و…
  • پخش توسط غول رسانه ای  جهان، یعنی نت فلیکس!
  • مطرح شدن و گل کردن محصولات اقتصاد محور کره ای و  کلا جو شرقی که به گمانم آینده ی جهان رو حداقل برای مدت قابل لمسی در اختیار خواهد گرفت و سردمدار بلامنازعش هم چین و ژاپن هستند و….

در تبلیغات بهره گیری از دم دستی ترین و عادی ترین چیزهایی که به شما یک اصل رو یادآور می شه، تاثیرگذارترین نوع تبلیغات محسوب میشه. مثلا برای خیلی از هم نسل های ما تبلیغ پاک یادتون هست؟! پاک یادت نره و مکمل این تبلیغ، ضربدری بود که روی دست کشیده می شد! هنوز هم تاثیرگذاری این تبلیغ رو نمیشه نادید گرفت. در بازی ماهی مرکب هم المانهای دایره، مثلث و مربع که جزءی جدایی ناپذیر از هویت بصری سریال بودند باعث میشد که ماندگاری و اثرگذاری این سریال بیشتر باشه. نیز پرهیز از فضاسازی ها و شلوغی هایی که تمرکز مخاطب رو در نهایت به سمت داستان می برد و هیچ حاشیه ای برای فرار از بطن داستان رو نمیشد تصور کرد.

حرف آخر:

و اینجوری شد که در کنار خوش ساخت بودنش، فراتر از آونچه که باید، صدا کرد و دیده شد.

به هر روی، عناصر موفقیت ساز این سریال نه کم هستند و نه قابل چشم پوشی. بی انصافی است اگه بازی روان و خوب بازیگران اثر نادیده گرفته بشه. ولیکن معتقدم که این سریال تا اینجای کار خیلی بیشتر از آنچه می باید، ستایش شده و ایرادی هم در آن نیست. مخاطب می پسندد، افکار عمومی همذات پنداری می کند، آن را به هزار چیر منتسب می کند و می خواد الگو سازی کند و برایش دنبال دلایل عقلانی و علت معلولی بگردد. فیلم فیلم است، حتی اگر از روی داستان واقعی ساخته شده باشد، در نهایت فیلم است و تمام ری اکشن ها و واکنش های بازیگران آن، مصنوعی و غیرطبیعی است. پس لطفا با تحلیل های ماورایی و متافیزیکی، بازی ماهی مرکب را با داستان خلقت داروین گره نزنیم و فقط از تماشای آن لذت ببریم.

 

نتیجه:

نه قرار است در آن فضا قرار بگیریم و نه اصولا همذات پنداری و خودتجسم بینی در آن شرایط کاری است شدنی! بگذار  و بگذر

Taggs:
Write a comment