سپنتا.م (کلاغ قرمز)

کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات

کارشناس و مدرس حوزه علوم کامپیوتری

طراحی گرافیک، توسعه سایت و ادمین پیج

سپنتا.م (کلاغ قرمز)

کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات

کارشناس و مدرس حوزه علوم کامپیوتری

طراحی گرافیک، توسعه سایت و ادمین پیج

پست بلاگ

خودزنی یا خودسازی؟

14 آبان 1391 دست نوشته ها

انکار مشکلات موجود در پیش روی جامعه امروزی، تلاشی عبث، امری غیرمعقول و از سویی به منزله پاک کردن صورت مسئله است. موضوعات و معضلاتی از جمله فراز و نشیب های اقتصادی، جناح کشی های سیاسی داخلی، بحث های حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی و … که برخی از آنها نشات گرفته از عداوت ها و کم بینی دشمنان و برخی نیز متاثر از سوء مدیریت های داخلی است، از مهمترین دغدغه های زندگی امروز جامعه محسوب می شود. در این میان، کسانی هستند که دائما در حال شکوه از وضع موجود بوده و نیز هستند اندک افرادی که به دنبال یافتن راه حلی منطقی و کاربردی برای کم کردن تالمات جامعه و برداشتن باری از دوش جامعه هستند.

حتی اگر در جبهه گیری شدیدالحنی، مسبب اصلی تمامی مشکلات را، ناکارآمدی دولت مردان و مسئولین ذیربط آن بدانیم (که در واقع تا حدی نیز به واقعیت نزدیک است)، اما در این بین کیست که منکر سوء استفاده برخی از افراد همین جامعه از شرایط گل آلود و تا حدی نیمه بحرانی موجود باشد؟

وجود تمامی این مسائل باعث نمی شود که ما نیز هیچ اقدامی برای بهتر کردن روند موجود نکنیم. باید بپذیریم که شاید بسیاری از ما خودآگاه یا ناخودآگاه، تحت تاثیر جو روانی بدی قرار گرفته ایم. مثلا؛ عادت کرده ایم در خانه های بزرگ زندگی کنیم، حتما اتومبیل شخصی مان را سوار شویم، از شانه خاکی جاده سبقت بگیریم، به جای چراغ سبز روبرو به چراغ زرد کناری چشم بدوزیم، در زمینه ی طلا و جواهرات بیش از عرصه  تولیدی سرمایه گذاری کنیم و در پی بدست آوردن پول راحت و بی دغدغه از طریق پس از انداز در بانک ها باشیم  و…. با این همه، در آخر نیز باز صدای شکایتمان بالا است و همیشه از وضع موجود نالان هستیم.

اما آیا تاکنون از خود پرسیده ایم که خود ما نیز به عنوان عضوی از این جامعه چه نقش مثبتی در بهبود اوضاع آن داشته ایم؟ جز آنکه در هر فرصتی و در هر مجالستی، نقش کارشناس ارشد را به خود گرفته و با اعتماد به نفسی مثال زدنی، موضوعات هر عرصه ای از اقتصاد گرفته تا روابط بین کشورهای واقع در شاخ افریقا را به چالش کشیده و تحلیل کنیم؟

آنجا که هر یک از ما، به عنوان عضو زیربنایی یک جامعه تبر به دست گرفته و خلاف باورهای پربار سفارش شده، پیکره نظام خودساخته ای را به بهانه های واهی و به منظور برآورده شدن امیال شخصی با کمال خودخواهی قطع می کنیم، دیگر چه توقعی از سایرینی داریم که منافعشان در تضاد با سیاست های ماست؟ چرا بسیاری از اوقات به جای خودسازی و به تبع آن جامعه سازی، اقدام به خودزنی ناخودآگاهانه می کنیم؟

آیا وجود انبوهی از معضلات و مشکلات داخلی و خارجی پیش رو، به قدر کفایت طاقت فرسا نیست که نخواهیم خواسته و ناخواسته انتقام به جا و نابجای شرایط نامطلوب را از خود و دیگرانی بگیریم که کمترین نقشی در بودجود آوردن آن ندارند؟

اینکه حتی در ضمیر ناخودآگاه خود نیز برای لختی چنین بیاندیشیم که لزوما برای پیشرفت بایستی از دیگران پل بسازیم و برای ترقی، اطرافیانمان نردبان ما باشند، بدون شک ریشه در حس خودخواهی لجام گسیخته ی ما دارد. براستی، به کجا چنین شتابان؟ در جامعه ای که اصل موفقیت افرادش در گرو رفتار تعاملی بهینه با سایرین تعیین می شود، درک تاثیر متقابل افراد در برهم کنش با یکدیگر چرا اینچنین سخت است؟

چرا باور نداریم که می توان به گونه ای رفتار نمود که زندگی را برای خود و دیگران بهتر کرد؟ بدون رودربایستی های معمول به این نکته بیاندیشیم که چرا تا بدین حد بد شده ایم؟ به دنبال چه هستیم؟ به چه قیمتی باید در پی برآورده نمودن و تطمیع خواست های بی پایان خود باشیم؟

آیا براستی این عمر کوتاه چندین ده ساله ی ما ارزش این همه بداخلاقی های رایج را دارد؟ برای جامعه ای که داعیه ی داشتن بالاترین رهنمودهای اخلاقی از جانب برترین آفریده های هستی را دارد، چرا در میدان عمل، التزام به این آموزه ها این چنین کمرنگ شده است؟

شرایط به خودی خود آنچنان سخت همگان است که جای از خودگذشتگی بسیار در جهت بهبود اوضاع باشد. قرار هم نیست که شق القمر کنیم. کمی ساه بنگریم و کمی سخت نگیریم. بی وقفه خود را به جای دیگران بگذاریم و دیگران را در جای خود تصور کنیم. انچه را که برای خود می پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم. یقینا با بهره گیری از چنین خط مشی هایی و در تلاش برای یافتن پاسخ سئوالات مطرح شده  در این نوشتار، علاوه بر دارا بودن یک زندگی راحت تر برای خودمان، دیگران را نیز در تلذذ بیشتر از این زندگی، یاری خواهیم داد.

کنکاشی اجمالی در پی یافتن راز موفقیت کشورهایی چون برزیل، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه و…

 

چاپ شده در شماره 32 روزنامه امید البرز- ابان 1391

Taggs:
Write a comment